کد خبر 28322
تاریخ انتشار: ۱۸ بهمن ۱۳۸۹ - ۰۸:۴۹

سبک‌هاي موسيقي مختلف نشأت گرفته از آن چيزي است که در اجتماع مي‌گذرد و به جنبه هنري اجتماع مربوط مي‌شود و همين طور اين موسيقي بر محتويات جامعه نيز تأثير متقابل مي‌گذارد و حتي ممکن است اين تأثير شديدتر باشد.

به گزارش مشرق، يک روانشناس گفت: بعضي از اين موسيقي‌هاي سطحي و مبتذلي که بين جوانان رواج يافته است، بسيار غيراخلاقي و نامناسب هستند و ترويج عشق‌هاي خياباني، کلمات بد و موارد مشمئز کننده است که وقتي جواناني در رده سني 13 تا 18 سال اينها را مي‌شنوند، تحت تأثير قرار مي‌گيرند و پيرو همان مواردي که در آن موسيقي ذکر شده، مي‌شوند.
خانم دکتر سيما فردوسي در وبلاگ خود نوشت:

سبک‌هاي موسيقي مختلف نشأت گرفته از آن چيزي است که در اجتماع مي‌گذرد و به جنبه هنري اجتماع مربوط مي‌شود و همين طور اين موسيقي بر محتويات جامعه نيز تأثير متقابل مي‌گذارد و حتي ممکن است اين تأثير شديدتر باشد.

بعضي از اين موسيقي‌هاي سطحي و مبتذلي که بين جوانان رواج يافته است، بسيار غيراخلاقي و نامناسب هستند و ترويج عشق‌هاي خياباني، کلمات بد و موارد مشمئز کننده است که وقتي جواناني در رده سني 13 تا 18 سال اينها را مي‌شنوند، تحت تأثير قرار مي‌گيرند و پيرو همان مواردي که در آن موسيقي ذکر شده، مي‌شوند.

هم اکنون هم در موسيقي‌هايي که در سطح جامعه رواج دارد و ما آن را با عنوان «موسيقي مبتذل» نام مي‌نهيم، مواردي اين‌چنين ديده مي‌شود و هم اين نوع موسيقي‌ها نيز بر روي جامعه تأثير منفي‌ مي‌گذارد و به طور کلي اين نوع موسيقي، اثرات منفي بر روي زندگي جوانان را تشديد مي‌کند.

پيام‌هاي انواع مختلف موسيقي بر روي مخاطب، تاثير مي گذارد زيرا هر نوع موسيقي، پيامي در بر دارد. اما متأسفانه اين نوع سبک‌هاي رواج يافته، محتواي اخلاقي ندارد. يعني اگر سبک‌هاي جوان پسند امروزي هم با محتواي مثبت و اخلاق‌گرا به بازار بيايد، در وضعيت زندگي جوانان تأثير مثبت خواهد گذاشت. موسيقي هاي جديد جوانان را به عشق هاي چند روزه و گاه حتي ازدواج هايي مي کشاند که نتيجه آن طلاق است. براي همين آمار طلاق متاسفانه هر سال در کشور ما رو به افزايش است، به طوري که طبق آمارهاي سال جاري از هر چهار مورد ازدواج، يکي به طلاق ختم شده است.

برخي از دختران و پسران جوان با اين انگيزه به سوي دوستي هاي متقابل کشيده مي شوند که فکر مي کنند اگر در زندگي نسل گذشته (والدين آنها) اختلافاتي بروز کرده و تنش هايي وجود داشته ناشي از عدم شناخت آنان بوده و اگر آنها قبل از ازدواج با همسر آينده خود رابطه داشته باشند، ميتوانند جلوي بروز چنين مشکلاتي را بگيرند و به خوشبختي برسند. دختران و پسراني که بر اثر يک عشق زودگذر يا يک هوس خيالي، در کوچه و خيابان با يکديگر به اصطلاح دوست مي شوند، نمي دانند که سرانجام عشق آنها شکست و جدايي است، زيرا احساسات و غرايز بر اين گونه آشنايي ها و ازدواجها حاکم است، نه عقل و منطق و شناخت واقعي، حتي در دوستي هايي هم که هر دو طرف با نيت و هدف ازدواج پاي در اين راه مي گذارند کمتر ديده شده که به سرانجام خوبي برسند. اين دختران و پسران با همه مخالفت هايي که به طور معمول از سوي والدين شان ابراز مي شود، زندگي مشترک را آغاز مي کنند، اما غافل از اين واقعيت هستند که زير يک سقف زندگي کردن و با هم بودن اصل مهم زندگي نيست.

براي ساختن زندگي پر از مهر و محبت و تربيت فرزنداني سالم، پذيرفتن واقعيات زندگي و اين که بتوان با آنها کنار آمد، از زندگي زير يک سقف و در کنار هم بودن مهمتر است. اين قبيل همسران بعد از گذشت مدتي کوتاه از زندگي و فروکش کردن تب و تاب عشق هاي ظاهري، تازه با حقايق زندگي روبه رو مي شوند و هرکدام از آنها چهره واقعي خود را نشان مي دهند. تمام آن مسائلي که در روزهاي دوستي براي آنان قابل تحمل بود و شايد هيچ کدام از آن موارد اصلاً جلوه اي برايشان نداشته به يکباره مهم مي شوند و تازه درمي يابند که نمي توانند با فردي که داراي چنين رفتاري است زندگي کنند. به اين ترتيب شک و بدبيني در دل هايشان خانه مي کند و مرد به خودش مي گويد مبادا زني که روزي پنهاني با من دوست شده، قبلاً با شخص ديگري هم رابطه داشته، نکند با اشاره پسري غريبه، عشقش را به پاي او بريزد و زن نيز در انديشه اين فکر که مرد او ديروز تنها با يک نگاه و خنده عاشق من شد، نکند با نگاه زن ديگري دلش را به او بدهد.

در اين گونه روابط فقط دخترها نيستند که متحمل ضرر و خسارت هاي جبران ناپذيري مي شوند، پسرها نيز به نوبه خود زيان هاي عاطفي، روحي و گاه جسمي مشابهي را متحمل مي شوند. اما در چنين مواقعي به دخترها بيشتر صدمه وارد مي شود. ازاين رو دختران جوان بايد قدرت نه گفتن را در خود تقويت کنند و به اين گونه دوستي ها يا عشق هاي سراب گونه و بي اساس پاسخ منفي دهند. فريب حرف هاي عاشقانه، ظاهر آراسته يا پيام هاي احساسي را نخورند تا با احساساتشان بازي نشود.

همچنين در ظاهر امر رابطه پنهاني ميان دختر و پسر که اغلب با عشق هاي دروغين خياباني شروع ميشود و ناشي از احساسات زودگذر است شايد امر ساده اي به نظر بيايد اما آمار جرايم در اين شرايط موضوعي جدي و قابل بحث است. دختران در اين شرايط از آسيب پذيري فراواني برخوردار هستند. زيرا با برقراري روابط پنهاني در شرايطي قرار مي گيرند که همه آبروي خود و خانواده را به باد مي دهند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس